متن شعر چون مات توام دگرچه بازم مولانا با معنی

حتما مصرع معروف چون مات توام دگر چه بازم از مولانا را شنیده اید ولی ممکن است این شعر زیبا را به صورت کامل مشاهده نکرده باشید. در ادامه متن کامل شعر چون مات توام دگرچه بازم را خواهید دید.   این شعر غزل شماره 1565 دیوان شمس است و بر وزن مفعول مفاعلن فعول می باشد. 

متن شعر چون مات توام دگرچه بازم

ای دشمن روزه و نمازم

وی عمر و سعادت درازم

هر پرده که ساختم دریدی

بگذشت از آنک پرده سازم

ای من چو زمین و تو بهاری

پیدا شده از تو جمله رازم

چون صید شدم چگونه پرم

چون مات توام دگر چه بازم

پروانه من چو سوخت بر شمع

دیگر ز چه باشد احترازم

نزدیکتری به من ز عقلم

پس سوی تو من چگونه یازم

بگداز مرا که جمله قندم

گر من فسرم وگر گدازم

یک بارگی از وفا مشو دست

یک بار دگر ببین نیازم

یک بار دگر مرا فسون خوان

وز روح مسیح کن طرازم

بر قنطره بست باج دارم

از بهر عبور ده جوازم

خاموش که گفت حاجتش نیست

در گفتن خویش یاوه تازم

خاموش که عاقبت مرا کار

محمود بود چو من ایازم

معنی شعر چون مات توام دگرچه بازم

شاعر به تسلیم خود در برابر عشق خود اشاره می کند و بیان می دارد که چیزی برای از دست دادن ندارد و در راه معشوق همه چیز خود را حاضر است از دست بدهد و به جز او چیز دیگری برایش اهمیت ندارد.