-
۱۲۰۳۰
در این نوشته قصد داریم متن شعر مابی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای از مولانا را تقدیمتان کنیم. یکی از شعرهای عاشقانه مولانا که بسیار زیبا و شنیدنی است و با این مصرع آغاز می شود: ای جان و ای دو دیده بینا چگونهای
شماره غزل: غزل شمارهٔ ۲۹۸۷
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
متن شعر مابی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای
ای جان و ای دو دیده بینا چگونهای
وی رشک ماه و گنبد مینا چگونهای
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست
ما بیتو خستهایم تو بیما چگونهای
آن جا که با تو نیست چو سوراخ کژدم است
و آن جا که جز تو نیست تو آن جا چگونهای
ای جان تو در گزینش جانها چه میکنی
وی گوهری فزوده ز دریا چگونهای
ای مرغ عرش آمده در دام آب و گل
در خون و خلط و بلغم و صفرا چگونهای
زان گلشن لطیف به گلخن فتادهای
با اهل گولخن به مواسا چگونهای
ای کوه قاف صبر و سکینه چه صابری
وی عزلتی گرفته چو عنقا چگونهای
عالم به توست قایم تو در چه عالمی
تنها به توست زنده تو تنها چگونهای
ای آفتاب از تو خجل در چه مشرقی
وی زهر ناب با تو چو حلوا چگونهای
زیر و زبر شدیمت بیزیر و بیزبر
ای درفکنده فتنه و غوغا چگونهای
گر غایبی ز دل تو در این دل چه میکنی
ور در دلی ز دوده سودا چگونهای
ای شاه شمس مفخر تبریز بینظیر
در قاب قوس قرب و در ادنی چگونهای
معنی شعر مابی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای
در تفسیر این شعر خیلی ها معتقدند که مولانا این شعر را در وصف خداوند خوانده و با او درد و دل می کند اما در بیت آخر به وضوح از شمس تبریزی اسم برده شده و نشان می دهد مخاطب این شعر شخص شمس است.
عکس نوشته ما بی تو خسته ایم
برچسب ها:
اشعار مولانا
,